منافع مشترک به جای ارزشهای مشترک
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۶۴۹۸۴
گرگوری گاس سوم استاد روابط بین الملل دانشگاه تگزاس در هممیهن نوشت: اکتبر ۲۰۲۲، عربستان سعودی اعلام کرد که اوپک پلاس، گروهی متشکل از کشورهای صادرکننده نفت، سقف تولید را تا دو میلیون بشکه در روز کاهش میدهد. عربستان بهعنوان یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت، رهبری این کارتل نفتی را برای مدیریت بازار جهانی برعهده داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شوکی که آمریکاییها بر اثر تصمیم کاهش تولید نفت احساس کردند، بیشتر ژئوپلیتیکال بود تا اقتصادی: دولت بایدن از عربستان سعودی درخواست کرد تا کاهش تولید نفت را به تعویق بیندازد. اما ریاض به درخواست واشنگتن بیتوجهی کرد و از اعمال هرگونه تغییری سر باز زد؛ اتهاماتی که در پی این تصمیم میان واشنگتن و ریاض مطرح شد، آینده روابط دوجانبه این دو کشور را مبهم کرده است. دولت بایدن در واکنش به تصمیم اوپکپلاس اعلام کرد که روابطش با عربستان سعودی را ارزیابی میکند و تاکید کرد، کاهش تولید نفت درآمد روسیه را افزایش میدهد و اثر تحریمهای اعمالشده علیه این کشور را به دلیل حمله روسیه به اوکراین کمرنگ میکند.
رابرت منندز، سناتور دموکراتیک از ایالت نیوجرسی وعده داد، از فروش تسلیحات به عربستان سعودی جلوگیری میکند. چندین نفر از اعضای کنگره لایحهای را ارائه دادند تا سربازان آمریکایی از مقرشان در عربستان برگردانده شوند. عربستان از عقبنشینی خودداری کرد و گفت، تصمیم اوپکپلاس به اتفاق آرا و کاملا به دلایل اقتصادی گرفته شده است.
در ماههای بعد، خشم و غیظ دو طرف کاهش پیدا کرد و به نظر نمیرسید که وعده ارزیابی دوباره روابط با عربستان توسط دولت بایدن باعث ایجاد تغییر بزرگی شده باشد. روابط آمریکا و عربستان سعودی، بحرانهای تاکنون بدتری را پشت سر گذاشته است. در نوامبر ۲۰۲۲، دولت بایدن در پروندهای که نامزد جمال خاشقچی از شاهزاده محمد بنسلمان ملقب به MBS در دادگاه مدنی شکایت کرده بود، مصونیت حاکمیتی اعطا کرد. حکمی که به دلیل سمت محمد بنسلمان، بهعنوان نخستوزیر عربستان سعودی صادر شد. جمال خاشقچی روزنامهنگار عرب-آمریکایی بود که توسط عاملان سعودی به قتل رسید.
مصونیت بنسلمان چه معنیای دارد؟اعطای مصونیت به محمد بنسلمان یکی از نشانههایی بود که روابط آمریکا و عربستان قطع نخواهد شد. اما جنجالهای اوپکپلاس و پیامدهای آن نشاندهنده فاز جدیدی در روابط میان دو کشور است. این اولین باری است که در اواسط قرن بیستم و آغاز روابط عربستان و آمریکا، ریاض با استراتژی بزرگ واشنگتن همراه نشده. تحلیلگران و ناظران روابط آمریکا-عربستان تمایل دارند که روی خود افراد و اهدافشان متمرکز شوند.
محمد بنسلمان، سرسخت و مستبد است و هدفش تحول اقتصادی و ارتقاء نقش کشورش بهعنوان بازیگر مستقل جهانی است. از سوی دیگر جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، منش محتاطانهای دارد و میخواهد دموکراسی را در مرکز سیاست خارجیاش قرار دهد و دنیا را علیه روسیه و چین با خود همراه کند.
اختلاف شخصیتی این دو مرد و اهداف آنها بدون شک در شکلگیری روابط میان کشورها بسیار مهم است. اما به قول کارل مارکس افراد تاریخ را میسازند، اما نه لزوما به هر روشی که انتخاب میکنند. جنجال اوپکپلاس به سه تغییر مهم در روابط دوجانبه اشاره میکند که فراتر از شخصیت افراد است و عواقب ماندگارتری نسبت به اقدامات و واکنشهای مسئولان تصمیمگیرنده دارد.
اول اینکه تعادل قدرت در جهان تغییر کرده است. با چندقطبی شدن جهان نفوذ نسبی واشنگتن بهعنوان برقرارکننده نظم جهانی رو به تضعیف است و کشورهایی مانند عربستان که قدرت نسبیتری داشتند به احتمال زیاد از اینکه خود را در مرحله انتخاب سخت قرار دهند، طفره میروند و به احتمال کم فقط تمام شرطهای خود را برای یک قدرت بزرگ وسط میگذارنند. دوم، همانطور که تغییر اقلیم باعث شده دنیا از سوختهای فسیلی روی برگرداند، عربستان سعودی تحت فشار است تا از ذخایر نفتی خود تا جایی که ممکن است، درآمدزایی کند؛ حس فوریتی که رویکرد خود در تولید و قیمتگذاری نفت را تغییر دهد.
سوم، همانند هر مسئله مهم در سیاست آمریکا، روابط آمریکا با عربستانسعودی در امتداد مرزهای احزاب داخلی آمریکا فضای چندقطبیای را ایجاد کرده است و سعودیها تا حد زیادی مواضعشان را برای جمهوریخواهان مطرح کردهاند. همپوشانی استراتژیک بزرگ که دهههاست روابط آمریکا و عربستان را تعریف کرده، دیگر وجود ندارد. اما چشمانداز همکاری در مجموعهای نسبتا محدود بر سر مسائل داخلی و اقتصادی همچنان خوب است؛ اگر دو طرف این تحولات را درک کنند، راحتتر میتوانند انتظارات مشترک واقعگرایانهتری از یکدیگر داشته باشند.
سرد و گرم بودن روابط با عربستانسعودی بعد از جنگ جهانی دوم برای آمریکا مهم شده است. درگیریای که تاکیدی است بر نقش مهم نفت در تعیین استراتژی مدرن نظامی و توسعه اقتصادی. از آن زمان تاکنون، دنیا سه دوران مختلف در توزیع قدرت جهانی تجربه کرده است.
در اولین دوران، دوران جنگ سرد، عربستانسعودی بهجز حمایت از اهداف ژئوپلیتیکال آمریکا گزینههای کمی برای انتخاب داشت. عربستان در نهایت نمیتوانست به کمکهای اقتصادی و امنیتی اتحادیه جماهیر شوروی وابسته باشد. شوروی از بسیاری از رقبای منطقهای ریاض و از ایدئولوژی انقلابی کمونیستی متضاد با پایه اسلامی محافظهکار قوانین سعودی حمایت میکرد.
در آن زمان، تصمیمگیری درباره تولید نفت سعودی در دستان کمپانیهای نفت آمریکایی باقی ماند که صنعت نفت عربستانسعودی را در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی توسعه داده بود. ریاض، حتی اگر میخواست قدرت معامله با مسکو بر سر مسائل نفتی را نداشت.
زوج عجیب و غریب ایدئولوژیکیآمریکا و عربستان سعودی زوج عجیب و غریب ایدئولوژیکی هستند. دشمنان مشترک و نیازهای اقتصادی مکمل، آنها را به دو همکار تبدیل کرده بود؛ منافع مشترک جایگزین ارزشهای مشترک شدند. تنها موضوع استثنا در پیوند آمریکا و عربستان درگیریهای دنیای عرب با اسرائیل بود. عدم توافق در این مسئله میتواند به وقوع بحران بزرگتری در تاریخچه روابط دوجانبه منجر شود: تحریم نفت در سالهای ۱۹۷۳ و ۱۹۷۴، در واکنش به حمایت آمریکا از اسرائیل در جنگ یومکیپور. عربستان سعودی و پنج کشور دیگر عربی برای مدت کوتاهی تولید نفت را کاهش دادند و ارسال آن به آمریکا را متوقف کردند.
این اختلال منجر به خرید هیجانی شد و قیمت نفت را چهار برابر کرد. در روابط قدرتها در بازار نفت نیز تغییر مسیر شدیدی بهوجود آمد. کشورهای تولیدکننده مانند عربستان سعودی حالا تعیینکننده بودند؛ کمپانیهای آمریکایی که صنعت نفت سعودی را اداره میکردند به شرکای کوچکتر و خدماتدهنده به دولت عربستان تبدیل شدند.
سیاستهای سعودیها مستقیما به اقتصاد آمریکا آسیب زده و واشنگتن تهدید به دخالت نظامی کرده است. پس از آن دیپلماسی آمریکایی جنگ را تمام کرد و مذاکراتی را راه انداخت که به پیمان ۱۹۷۹ صلح اسرائیل و مصر منجر شد. واشنگتن و ریاض اهداف استراتژیک مشترکی در جنگ سرد داشتند، از جمله کاهش نفوذ شوروی در خاورمیانه که به بهبود شکاف بین دو پایتخت کمک کرد. در سالهای پس از آن، همانطور که نفت برای سیاستگذاران آمریکایی به مسئلهای برجسته تبدیل شد، حفظ روابط آمریکا با سعودیها بهطور فزایندهای به هدف مهم حزبی تبدیل شد.
همکاریهای آمریکا و عربستان در دهه ۸۰ میلادی بیشتر شد. هر دو کشور برای مقابله با تجاوز شوروی به افغانستان و در زمانی که در جنگ خلیجفارس در سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۱ به اوج خود رسید به مبارزان افغانی و خارجی کمک کردند. دورانی که با پایان جنگ سرد همزمان شد و سودبخش بودن روابط دوجانبه را برای هر دو طرف نشان داد. دوره دوم، دوران تکقطبی ایالات متحده بود که از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی شروع شد و به سالهای ۲۰۱۰ کشید.
در این دوران، آمریکا برای عربستان سعودی تنها گزینهای بود که دنبال همکاری با یک قدرت بزرگ میگشت. در این دوران، بحران بزرگ دیگری اتفاق افتاد: حمله یازده سپتامبر که توسط اسامه بنلادن، فرزند یکی از ثروتمندترین خاندانهای عربستان سعودی برنامهریزی شده بود. از مجموع ۱۹ نفری که هواپیماربایی کرده بودند، ۱۵ نفر اهل عربستان سعودی بودند. از آنجایی که القاعده خانواده حاکمان سعودی و ایالاتمتحده را هدف قرار داده بود، دو کشور بار دیگر فهمیدند که یک دشمن مشترک میتواند آنها را به هم نزدیک کند. در دوران «جنگ علیه ترور»، جرج دبلیو بوش و باراک اوباما، روسایجمهوری آمریکا هر دو روابط نزدیکی در زمینه مبادله اطلاعات با عربستان سعودی داشتند.
واشنگتن تنها قدرت مهم بود و ریاض از طرحهای آمریکا حتی زمانی که پادشاهی عربستان علنا خرد آمریکاییها را زیر سوال بود بهویژه پس از حمله به عراق در سال ۲۰۰۳، حمایت کرد.
با این حال تا سال ۲۰۲۰، هدر رفتن داراییها و اعتبار آمریکا در عراق و افغانستان، رشد نابسامانی و فضای قطبی در سیاستهای داخلی آمریکا، ظهور چین و تلاش روسیه برای بازگشت بهعنوان یک قدرت جهانی، همه با هم ترکیب شدند تا ترکیب جدیدی از تعادل نیرو در جهان بهوجود آید.
برخلاف دو دوره گذشته، در دوره سوم هیچ دشمن مشترکی برای تقویت روابط عربستان و آمریکا وجود ندارد. دولت بایدن به دنبال تشکیل ائتلافی بینالمللی علیه روسیه و چین است، اما عربستان هیچ کدام از این دو قدرت بزرگ را دشمن نمیداند. چین هماکنون بزرگترین خریدار نفت و شریک تجاری عربستان است.
تجارت بین عربستان و چین از کمی کمتر از ۵۰۰ میلیون دلار در سال ۱۹۹۰ به ۸۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ رسید. در همان سال، ارزش کالاهای صادراتی عربستان به چین عمدتا نفت و فرآوردههای نفتی بود که بیش از سه برابر میزانی است که عربستان به آمریکا و تقریبا دو برابر میزانی است که به هند و ژاپن فروخته است. روسیه نیز شریک ضروری عربستان (اگرچه گاهی سرسخت) در مدیریت بازار نفت جهانی است. کشورهای اوپکپلاس تقریبا ۴۰ میلیون بشکه نفت در روز تولید میکنند؛ عربستان و روسیه بیش از نیمی از این تعداد را تولید میکنند.
اثر همنظر بودن مسکو با ریاض بر بازار نفتفقط در صورتی که مسکو و ریاض با یکدیگر همنظر باشند، تصمیمات اوپکپلاس میتواند بر بازار نفت تاثیر بگذارد. با در نظر گرفتن تمام این دلایل، تصویری که رهبران سعودی از چشمانداز ژئوپلیتیکی خود دارند با آنچه همتایانشان در آمریکا میبینند بسیار متفاوت است. این واقعیت برای سیاستمداران رده بالا واشنگتن که به حمایت تقریبا تضمینی عربستان از ایالاتمتحده عادت کرده بودند، شوک جدیدی بود و برای همین است که برخی از سیاستمداران از تصمیم اوپکپلاس برافروخته شدند.
این واکنشها صرفا در برابر قیمت نفت در آستانه انتخابات میاندورهای نبود. عربستان و آمریکا بارها درباره قیمت نفت اختلافنظر زیادی داشتند. تفاوت اینبار در زمینه ژئوپلیتیک است؛ بهویژه جنگ در اوکراین که دولت بایدن آن را بهعنوان نقطه عطف تاریخی میداند که آینده نظم جهانی را مشخص خواهد کرد. برای عربستان و بسیاری از کشورهای دیگر مانند هند و اسرائیل، جنگ اوکراین جنگی منطقهای است.
در این میان سعودیها گلایههای خاص خود را دارند. سه رئیسجمهور گذشته ایالاتمتحده مبارزات انتخاباتی خود را با این مقدمه آغاز کرده بودند که آمریکا باید زمان و تلاش کمتری را در خاورمیانه صرف کند. این موضوع برای رژیم سعودی که ایران نفود خود در عراق، لبنان، سوریه و یمن را افزایش داده است.
پادشاهی عربستان دیگر شریک خودکار آمریکا نیست. رابطه راهبردی دنجی که در دوران پیشین وجود داشت، قرار نیست برگردد. اما همکاریهای محدود بیشتر امکانپذیر است حتی اگر سیاستهای داخلی هر دو طرف همچنان با مشکلاتی همراه باشد.
اگرچه عربستان ترجیح میدهد نفت را بالاتر از آنچه روسای جمهور آمریکا در نظر دارند، بفروشد، اما پادشاهی سعودی هرازگاهی به درخواستهای واشنگتن تن میداد و نفت بیشتری را در بازار عرضه میکرد. این روند معمولا در آستانه انتخابات آمریکا اتفاق میافتاد. اما در اکتبر ۲۰۲۲، درخواستهای واشنگتن مورد توجه عربستانیها قرار نگرفت. از نظر ریاض، عربستان باید پیش از پایان یافتن دوران تجارت نفت، از آخرین فرصت خود برای بهرهبرداری از آن استفاده کند. این فرضیه در پس دیدگاه جاهطلبانه ولیعهد عربستان برای تغییر ساختار اقتصادی تا سال ۲۰۳۰ است تا به تنوع اقتصادی دست پیدا کند.
در واقع قبل از آنکه بازار جهانی نفت تحت فشار تغییر اقلیم، حرکت به سمت سوختهای جایگزین و دیگر تغییرات تکنولوژیکی قرار بگیرد، این تغییر تا سالها رخ نخواهد داد. اما ولیعهد عربستان برای سرمایهگذاری در بخشهای غیرنفتی اقتصاد عربستان و جلوگیری از عواقب دردناک اصلاحات ضروری مانند کاهش یارانههای قابل توجه برای خدمات عمومی از جمله آب و برق و اعمال ۱۵ درصد مالیات بر ارزش افزوده برای کالاهای خریداریشده باید به تمام اهرمهای سرمایهگذاری مورد نیازش دست پیدا کند.
این موضوع توضیح میدهد که چرا سیاست نفتی عربستان در سطحی حفظ میشود که محمد بنسلمان بتواند برای برنامههای جاهطلبانه سرمایهگذاری کند و همچنان سطح ثابتی از تقاضای جهانی را حفظ کند. این الزامات همیشه با تقویم برگزاری انتخاباتهای آمریکا همخوانی نداشته است. هر چقدر همپوشانی استراتژی بزرگ واشنگتن و نگرانیهای سیاست خارجی ریاض کمتر باشد، احتمال کمتری وجود دارد که رهبران سعودی نسبت به قبل که در مورد مسئله نفت به نفع آرای روسایجمهور آمریکا عمل کند.
روابط با عربستان در گرو قطبی شدن احزاب آمریکااگر تغییرات مهم از طرف سعودیها در روابط دوجانبه تاثیر بگذارد، در زمینه اقتصاد سیاسی است. تغییرات داخلی آمریکا به سیاستهای حزبی مربوط میشود. روابط عربستان و آمریکا همانند خیلی از مسائل، به گرداب قطبیشدن حزبی در سیاست داخلی آمریکا کشیده شده است. در گذشته، روابط با عربستان حمایت کمی در میان مردم داشت، اما هر کسی که در کاخ سفید بود به دنبال روابط خوب با بزرگترین صادرکننده نفت بود. این موضوع در زمان ریاستجمهوری دونالد ترامپ تغییر کرد.
ترامپ محبت خود به سعودیها بهویژه بنسلمان را پنهان نمیکرد. رئیسجمهور پیشین آمریکا در اقدامی بیسابقه ریاض را بهعنوان اولین سفر خارجی خود انتخاب کرد. ترامپ درباره مذاکره خود برای فروش تسلیحات به عربستان لاف میزد و اغراق میکرد. ترامپ حتی در سال ۲۰۱۷، زمانی که ولیعهد عربستان، پسرعمویش محمد بننایف و یکی از همکاران اصلی دولتهای قبلی آمریکا را از قدرت برکنار کرد، حمایت خود را از محمد بنسلمان نشان داد.
از نظر تاریخی روسایجمهور آمریکا هیچوقت علنا حتی بهطور غیرمستقیم در سیاستهای پادشاهی عربستان ورود نکردهاند. ترامپ در مورد همدستی بنسلمان در قتل خاشقچی حتی با وجود شواهد قابل توجهی مبنی بر اینکه با دستور ولیعهد انجام شده، تردید داشت.
جرد کوشنر، داماد ترامپ نیز خارج از عرفهای دیپلماتیک روابط مستقیمی را با ولیعهد عربستان برقرار کرد. کوشنر و استیون منوچین که در دوران ریاستجمهوری ترامپ، وزیر خزانهداری بود، سرمایهگذاریهای قابلتوجهی را از صندوق ثروت دولتی عربستان برای سرمایهگذاریهای سهام خصوصی خود دریافت کردند!
نوامبر گذشته نیز شرکت ترامپ توافق کرد تا مجوز استفاده از نام ترامپ را برای یک اقامتگاه لوکس و مجهز به زمین گلف به ارزش چندین میلیارد دلار در عمان را صادر کند.
قتل خاشقچی و دخالتهای عربستان در جنگ داخلی یمن مورد انتقاد دائمی دموکراتها قرار گرفت. بایدن در دوران مبارزات انتخاباتیاش در سال ۲۰۲۰، عربستانسعودی را منفور خواند. لحن تند و تکاندهنده از طرف معاون رئیسجمهور پیشین و سناتوری که دههها با سعودیها سروکار داشت، مطرح شد. بایدن سیاستمدار قابل اعتمادی در سیاست خارجی در حزب دموکرات بود.
زمانی که بایدن رئیسجمهور شد، از صحبت با ولیعهد عربستان امتناع کرد و اجازه داد گزارش سازمان سیا درباره عاملان قتل خاشقچی منتشر شود. واشنگتن همچنین حمایت خود از اقدامات جنگی عربستان در یمن را محدود و موشکهای ضدهوایی پاتریوت را از این کشور خارج کرد؛ حتی در شرایطی که عربستان سعودی با حملات موشکی حوثیها در یمن روبهرو شده بود.
اگر هر دو طرف در شیوه نگرش خود به سیاست داخلی طرف دیگر تجدیدنظر کنند، هم ایالات متحده و هم عربستان سعودی میتوانند روابط دوجانبه خود را تقویت کنند. سعودیها میتوانند این باور خودباخته را که یکی از احزاب سیاسی آمریکا علیه آنهاست و دیگری موافق، کنار بگذارند.
تلاشها برای تاثیرگذاری در سیاستهای آمریکا به نفع یک حزب در درازمدت شکست میخورد، چون در یک سیستم دوحزبی، حزبی که روی کار نیست درنهایت به قدرت میرسد. ریاض نیز باید دموکراتها را راضی کند که به دنبال داشتن روابط خود با واشنگتن است و نه فقط جمهوریخواهان. از سوی دیگر دموکراتهای واشنگتن باید بپذیرند که بنسلمان پادشاه بعدی عربستان است که برای مدت طولانی حکومت خواهد کرد.
در نظم جهانی جدید، واشنگتن باید بیشتر با ریاض دیدار داشته باشد و پادشاهی عربستان را متقاعد کند تا از دیدگاه آنها به مسائل نگاه کند. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، فقط یک بار به عربستان سعودی سفر کرد که در جریان سفر بایدن در جولای ۲۰۲۲ به عربستان اتفاق افتاد. گفتوگوی استراتژیک عربستان و آمریکا دو سال است که برگزار نشده. سعودیها به این مسائل توجه میکنند.
المانهای همکاری ادامهدار میان آمریکا و عربستان همچنان پابرجاست، اما دو کشور باید رویاهای غیرواقعی خود برای تغییر و اثرگذاری در سیاستهای داخلی یکدیگر را کنار بگذارند. هر دو طرف باید یاد بگیرند که با طرف مقابل همانطور که هست، رفتار کنند نه آنطور که میخواهند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: عربستان و امریکا محمد بن سلمان آمریکا و عربستان روابط با عربستان عربستان سعودی عربستان و آمریکا پادشاهی عربستان ولیعهد عربستان روابط دوجانبه محمد بن سلمان ایالات متحده سرمایه گذاری داخلی آمریکا جمهور آمریکا روابط آمریکا روسای جمهور دولت بایدن رئیس جمهور بازار نفت تولید نفت اوپک پلاس دو طرف سعودی ها کشور ها دو کشور سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۶۴۹۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فلسطین، مسئلهای که عادی نمیشود!
وزیر خارجه آمریکا در روزهای اخیر برای شرکت در نشست مشترک با وزرای خارجه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس وارد ریاض شد و در سخنان خود به پروژه عادی سازی روابط عربستان با اسرائیل پرداخت، پروژه ای که پس از عملیات طوفان الاقصی به حالت تعلیق درآمده بود اما اینبار با چاشنی فلسطین روی میز قرار گرفت.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، رهبر معظم انقلاب روز گذشته در دیدار با معلمان بار دیگر به مسئله فلسطین پرداختند و با اشاره غیرمستقیم به تحرکات اخیر آمریکاییها در منطقه در پی سفر آنتونی بلینکن به عربستان سعودی، بر شکست پروژه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی تاکید کردند. حضرت آیتالله خامنهای در سخنان خود تنها راهحل مسأله فلسطین را پیشنهاد مطرح شده از جانب ایران یعنی بازگرداندن فلسطین به صاحبان اصلی آن اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی خواندند و تأکید کردند: تا وقتی فلسطین به صاحبان خود بازنگردد مشکل غرب آسیا حل نخواهد شد و حتی اگر بیست، سی سال دیگر هم تلاش کنند که رژیم صهیونیستی را سر پا نگه دارند - که انشاءالله نمیتوانند - این مسأله، حل شدنی نخواهد بود.
رهبر انقلاب افزودند: فلسطین باید به مردم آن بازگردد و پس از تشکیل نظام فلسطینی، خودشان تصمیم بگیرند که با صهیونیستها چه کنند.
ایشان با اشاره به تحرکاتی برای عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی و کشورهای منطقه، گفتند: بعضیها خیال میکنند با این کارها مسأله حل خواهد شد در حالی که با فرض عادی شدن روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی اطراف، نه تنها مشکل حل نمیشود بلکه مشکل متوجه دولتهایی خواهد شد که با چشم بستن بر جنایات رژیم اشغالگر با آن دست دوستی دادهاند و ملتها به جان خود آن دولتها خواهند افتاد.
این سخنان رهبر انقلاب پس از آن بود که «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه آمریکا بعد از عملیات «وعده صادق» که معادلات را در منطقه غرب آسیا تغییر داد، در روزهای اخیر برای شرکت در نشست مشترک با وزرای خارجه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس وارد عربستان سعودی شد و در صحبتهای خود به پروژه عادی سازی روابط عربستان با رژیم صهیونیستی پرداخت، پروژهای که طرف سعودی پس از عملیات طوفان الاقصی و افزایش نفرت مردم کشورهای منطقه و جهان از رژیم جنایتکار اسرائیل، بسیار محتاطانه در مورد آن سخن گفته بود و در این مدت مقامات ریاض همواره تاکید کرده بودند که هرگونه عادی سازی روابط با تل آویو در گرو تشکیل کشور مستقل فلسطینی است.
وزیر خارجه آمریکا روز دوشنبه از پیشرفت روند عادی سازی روابط عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی و رسیدن آن به مراحل پایانی خبر داد و گفت: آمریکا و عربستان در طول ماه گذشته میلادی اقدامات فشردهای را برای عادی سازی روابط ریاض و تل آویو انجام دادند.
وی اضافه کرد: احتمال دارد، تلاشهای دوجانبه عربستان و آمریکا در این باره به زودی به نتیجه برسد، اما ابتدا باید به جنگ در غزه پایان دهیم و روند تشکیل کشور مستقل فلسطینی را آغاز کنیم تا پس از آن روند عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل به پیش رود.
همچنین «فیصل بن فرحان» وزیر خارجه عربستان سعودی نیز در حاشیه این نشست از نزدیکی موعد امضای توافق امنیتی میان این کشور و آمریکا خبر داد.
این تحرکات منطقهای در شرایطی مطرح میشود که ریاض و تلآویو سال گذشته در نزدیکی توافق عادیسازی قرار داشتند، توافقی که قرار بود عربستان در قبال به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی به توافقی امنیتی با ایالات متحده برسد، اما عملیات طوفان الاقصی معادلات طرفین را برهم زد و روند مذاکرات را برای چندین ماه دچار تعلیق کرد.
محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی اواخر شهریور ۱۴۰۲ در مصاحبه با شبکه فاکسنیوز آمریکا گفت که ریاض به عادیسازی روابط با تلآویو به شرط تحقق اهداف فلسطینیان نزدیک میشود. محمد بنسلمان افزود: مساله فلسطین برای عادیسازی روابط با [رژیم] اسرائیل مهم است. ولیعهد عربستان سعودی افزود: ریاض هر روز بیشتر به عادیسازی روابط با تلآویو نزدیک میشود اما به شرط تحقق اهداف فلسطینیها. وی همچنین گفت: واشنگتن پیشنهادی برای برقراری روابط با [رژیم] اسرائیل ارائه کرد و مذاکرات ادامه دارد و خوب است.
منظور ولیعهد عربستان از تحقق اهداف فلسطینیها، راه حل ۲ دولتی در فلسطین است و اگر محمد بن سلمان به طرح عموی خود و پادشاه سابق عربستان، ملک عبدالله در سال ۲۰۰۲ وفادار مانده باشد یکی از شروط آن بازگشت اسرائیل به مرزهای ۱۹۶۷ است.
به نظر میرسد آنچه در روزهای گذشته در پایتخت عربستان شاهد بودهایم نشان از طراحی طرف آمریکایی و عربستانی برای فلسطین و منطقه دارد، زیرا وزای خارجه آمریکا و عربستان درباره بخشی از راه حل مساله فلسطین مواضع مبهمی درباره مقاومت فلسطینی بیان کرده که گذشت زمان جزئیات آن را مشخص خواهد کرد. در همین راستا آنتونی بلینکن میگوید: «یک پیشنهاد سخاوتمندانه مقابل حماس گذاشته شده است و امیدواریم که تصمیم درستی بگیرد». بن فرحان هم اظهار کرد باید تلاش بیشتری در جبهه فلسطینی صورت گیرد و مسیری را در پیش گیریم که در نهایت به تشکیل کشور فلسطین منتهی شود.
این در حالی است که روز دوشنبه در مجمع اقتصادی داووس در ریاض طی بیانیهای اعلام شد پادشاهی عربی سعودی و ایالات متحده آمریکا در آستانه انجام «اقدامات نهایی» برای امضای توافق امنیتی دوجانبه هستند. توافقی که خواسته ریاض بوده و شامل تضمین کامل واشنگتن برای حمایت همه جانبه تسلیحاتی و امنیتی از عربستان است.
با توجه به این موضوع میتوان نتیجه گرفت که در حال حاضر صحبت از آتش بس در غزه و تشکیل یک کشور فلسطینی برای طرفهای منطقهای و فرامنطقه ای یک بازی برد-برد محسوب میشود؛ زیرا از یک سو کشورهای عربی میتوانند بگویند در نهایت راه حلی را پیدا کردهاند و آمریکاییها هم میتوانند از شر دولت نتانیاهو خلاص شده و به بازسازی تصویر فروریخته خود طی ۶ ماه گذشته بپردازند. البته کشور فلسطین مد نظر آمریکا و بلینکن به چند کانتون از هم جدا خلاصه میشود که بدیهیترین اجزای یک دولت را نخواهد داشت و تحت الحمایه اسرائیل باقی خواهد ماند و اینگونه در نگاه و محاسبات دو طرف مساله فلسطین محو خواهد شد.
موانع عادیسازیبا این وجود همانطور که گفته شد، طی ۷ ماه گذشته روند تحولات منطقه پس از طوفان الاقصی مانعی سخت در برابر این پروژه ایجاد کرده است و به نظر نمیرسد در شرایطی که حتی شهروندان و دانشجویان ایالات متحده حاضر پذیرش ننگ حمایت از رژیم صهیونیستی نیستند، عادی سازی روابط با این رژیم برای عربستان سعودی بدون هزینه باشد، به ویژه اینکه ترکیه نیز حاضر شده حداقل در ظاهر، تغییر تاکتیک بدهد و در سیاست اعلامی خود ادعا کرده روابط اقتصادیاش با رژیم صهیونیستی را قطع کرده است.
علاوه بر این، ایده ۲ دولتی در ۶ ماه گذشته مطلوبیت خود را تا حد زیادی از دست داده است و طرف اشغالگر اسرائیلی را در نفی حقوق کامل فلسطینیها مصممتر کرده است. پایگاه آمریکایی «نشنالاینترست» اواخر بهمن سال گذشته در گزارشی نوشت: «حتی اگر بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل همین فردا دفتر خود را ترک کند باز هم منجر به برقراری صلح در خاورمیانه نخواهد شد، چرا که بسیاری از اسرائیلیها به راهحل ۲ دولتی معتقد نیستند».
به نوشته این پایگاه تحلیلی «اما هیچ نشانهای دال بر این وجود ندارد که آسیب ۷ اکتبر نگرش عمومی اسرائیل را به سمت پذیرش ایده یک کشور مستقل فلسطینی تغییر داده باشد». طبق این گزارش، بنیگانتس و همچنین اسحاق هرتزوگ (رئیس رژیم صهیونیستی) و حتی یائیر لاپید، رئیس اپوزیسیون، ناراحتی خود را از لفاظیهای احیا شده دولت بایدن درباره نیاز به راهحل ۲ دولتی از زمان آغاز جنگ علیه غزه ابراز و بهطور خصوصی تأکید کردهاند که دولت بایدن از صحبت علنی درباره راهحل ۲ دولتی در پیامدهای حمله حماس در ۷ اکتبر خودداری کند.
مرور تاریخی وقایع سال ۱۹۹۳ در جریان پیمان اسلو رو مهر تأییدی بر این موضوع است که رژیم اشغالگر و آپارتاید اسرائیل هرگز حقی را برای فلسطین به رسمیت نمیشناسد، حالا ۳ دهه از روزی که یاسر عرفات، اسحاق رابین و بیل کلینتون در واشینگتن دیسی دستهای یکدیگر را به گرمی فشردند گذشته است، روزی که جهان تصور کرد منازعه برای همیشه تمام شده است، اما ۳۰ سال بعد فلسطین دوباره به موضوع اول جهان تبدیل شده و حامیانش دانشگاههای آمریکا را تسخیر کردهاند.
کد خبر 749917